نازگل ماماننازگل مامان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

محیا گلی

سال نو مبارك دختر عزيزم.١٣٩٥

به نام خداي مهرباني ها  زیباترین روزها و شب ها رو کنار هم بودیم و هستیم. همیشه از خدا خواستم تو رو برام حفظ کنه.        البته خدا همه نی نی ها رو برای خانواده ها شون نگه داره. عشق مامان ارزوی همیشگی من دوست دارم  سال نو بر تو مبارک عشقم     
2 فروردين 1395

دنياي من تويي تو

زندگي با همه ي سختي هاش شيرين وقتي اوني رو كه دوسش داري كنارته وامروز خوشبختي من با بودنش تكميله شايد مشكلات كم نشده باشه اما امامشم بيشتر و بيشتر شده ديرو تولد دخترم بود و با خودم نهار بردمش رستوران خيلي بهمون خوش گذشت. ٠ون وقتي باهاشم خيلي هوام و داره.جيگر مامان
19 اسفند 1394

منو دخملی

سلام منو محیا کوچولو اومدیم کافی نت تا یه سری به وبلاگش بزنم امیدوارم تا زود بتونم باز بیام و براش مطلب بزارم اگه گروهی در لاین یا وایبر در مورد نی نی ها دارید منو هم اد کنید تا شرکت کنم.  09364135352
18 تير 1394

سلام

دلم برای همتون تنگ شده محیا داره میره تو 11 ماهگی و هنوز دندوناش در نیومده خیلی دلم میخواد زود نت دار بشم و بیام چون خیلی حرف دارم که برای محیا ثبت کنم.
7 دی 1392

من و محیا

حضانت محیا با خودم شد و از پدر بی لیاقتش جدا شدم. دختر صبور و مهربونیه. یه دنیا عشق تو نگاهشه و بهم میگه مم مم دعا کنید بتونم زود به اینترنت دسرسی داشته باشم تا مطالب و عکس های زیادی ازش بزارم. نگران ما نباشید فعلا بای
4 آذر 1392

مامان شدم

سلام خوبید ببخشد که دیر شد چون وب ندارم محیا جونم ١٨ اسفند با وزن ٤١٥٠ قد ٥٤ دور سر ٣٦ در آن شب برفی به دنیا اومد بعداز ١٢ ساعت درد کشیدن آخرش هم سزارین دنیا اومدی خدارو شکر دختر آروم و خوبیه شبیه خودمی مامان جونی  خیلی دوستت دارم                                           به زودی عکسشو میزارم تو وب   ...
5 خرداد 1392

بلاخره هفته چندم؟

ای بابا از دست این خانم مکمل ها هنوز هفته دقیق تولد گلم و نمیدونن یک سنو میگه هفته ٣٧ یکی دیگه میگه هفته ٣٨ و بهداشت هم میگه هفته ٣٩ منکه موندم هر روز بیای قدمت رو جفت چشای مامانت عشقم چشای باباتم در بیاد با اون زنه ی عوضی که برای تو فکرای منحرف میکنن تو با خاطر جمعی بیا بعد پدری از جفتشون در بیارم که غلطای اظافه نکنن ...
8 اسفند 1391

دختر عزیزم

واقعا برای بابای احمقت متاسفم که همه چیزو پول میبینه دیروز زنگ اگه بچه رو نمیخوای همین طوری بدمش به یه خانواده ای که بچه نداره اولا غلطش و کرد که گفت مجانی دوما چه طوری دلش میاد در مورد تو این طوری حرف بزنه من موندم کاش یه پشتی داشتم که نمیتونست این طوری حرف بزنه یا این اداهاشو از خودش در بیاره مثلا میخواد بگه من تو رو نمیخوام نمیدونه که من ازش نفرت دارم راستی اسم بچم و از نازگل تغییر دادم به محیا امیدوارم شناسنامش همین بشه احتمالا همین روزا بیاد بغلم. آخرین سنو گفت بچه چرخیده و احتمال زایمان رو هم 17 هم داد
5 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محیا گلی می باشد