نامه ای به تو22
سلام عزیز دلم.
دارم یه کارایی میکنم برای اومدنت عزیز دلم.
میخوام وجدانم و آزاد کنم حالا تو هر طوری دوست داری فکر کن
بابا نمیخواد تو بیایی میگه از بچه بدم میاد. همین هارو هم نمیخوام.
اما من چه گناهی کردم . من که میخوام ببین من 26 سالمه سنم داره میره بالا با این قرص و آمپول ها هم که نمیشه لنگه در هوا بود. که شاید یه روز بابا بخواد یا نخواد. نمیدونم. دیشب میگه من میرم میبندم که تو اذیت نشی. گفتم من بچه میخوام
گفت من نمیخوام حالا بزار برای چند سال دیگه تصمیم میگریم
میدونم با خودش میگه شد شد نشد هم نشد منکه به ارزوم یعنی پدر بودن رسیدم.
نمیدونم جوش کی و چی رو میزنه اما من تصمیم خودم رو گرفتم.
از امروز قرص فولیک اسید رو میخورم
پس فردا هم میرم برای آزمایش هام.
من توکلم به خداست. برام دعا کن عشقم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی